آزادراه تهران شمال مسدود شد + علت (۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳) وقوع سیل در شبستر آذربایجان شرقی + فیلم (۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳) سرریز شدن سد مخزنی دویرج دهلران ایلام + فیلم مسئولان در تدارک اجرای مصوبه متناسب‌سازی حقوق بازنشستگان | معوقات حقوق بازنشستگان لشکری، کشوری و تأمین اجتماعی واریز خواهد شد اطفای حریق انبار ذغال با تلاش و سرعت عمل آتش نشانان مشهدی (۱۴ اردیبهشت) مرگ ۲ نفر براثر مسمومیت با گاز در ساری (۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳) واژگونی پژو ۲۰۶ در فکوری| آتش نشانان دو محبوس حادثه را نجات دادند (۱۴ اردیبهشت) جاده چالوس یک طرفه شد (۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳) هواشناسی خراسان رضوی هشدار نارنجی صادر کرد (۱۴ اردیبهشت) زلزله مشهد را لرزاند + جزئیات (۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳) پیش‌بینی هواشناسی در خراسان رضوی و مشهد (۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳) | باران در خراسان رضوی شدت می‌گیرد تداوم بارش باران در ۱۷ استان (۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳) «یسنا» دختر ناپدید شده ترکمن ربوده شده بود؟ آخرین وضعیت افزایش حقوق بازنشستگان تأمین اجتماعی | بازنشستگان خواستار افزایش حقوق با رقمی بالاتر از مصوبه مزد هستند (۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳) سارقان کابل‌های برق فشار قوی در مشهد شناسایی و دستگیر شدند (۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳) بارش باران و لغزندگی معابر در جاده‌های خراسان رضوی (۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳) جزییاتی درباره درمان رایگان کودکان زیر ۷ سال موزه‌ها فردا شنبه (۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳) تعطیل است امنیت غذایی از ارکان امنیت ملی است همه آنچه باید درباره حساسیت فصلی بدانید
سرخط خبرها

روز‌هایی که با خودم تنها ماندم!

  • کد خبر: ۶۱۹۱۱
  • ۱۲ فروردين ۱۴۰۰ - ۲۲:۴۲
روز‌هایی که با خودم تنها ماندم!
نعیمه زینبی - روزنامه نگار
 کرونا دیگر حرفی برای گفتن ندارد. تکراری شده است. درست شبیه به گرانی بخشی از زندگی ما شده است و بالا و پایین کردن هرروز خبرهایش دیگر برایمان لطفی ندارد. دیگر نه برایمان تازگی دارد و نه حرف تازه‌ای دارد! داریم با آن زندگی می‌کنیم و می‌سازیم. دیگر نه ما آن قدر اخبارش را دنبال می‌کنیم و نه مردم شبیه روز‌های بی خبری ابتدای شیوع، پیگیر آن هستند.
 
البته پس از پشت سرگذاشتن یک سال عجیب و پر از استرس، مسئله عجیبی نیست که به حضور کرونا عادت کرده باشیم. حالا هم حرف تازه‌ای نیست که بخواهم واگویه کنم! نه آمار کرونا دیگر اهمیت دارد و نه واکسنی که معلوم نیست چه موقع به دست مردم می‌رسد.
 
تنها چیزی که از کرونا برای من مهم شد و مهم باقی ماند، تجربه ۲۰ روز زیست کرونایی بود. ۲۰ روز زندگی در یک مکعب ۳۶ متری که هیچ راه فراری از آن نبود. مواجهه با خودم در یک تنهایی ۲۴ ساعته. تنهاماندن با آدمی که در طول روز‌های عادی اگرچه با من بود، ولی نبود. تنهایی می‌تواند تجربه جذابی باشد اگر به خلوت منجر شود و می‌تواند آزاردهنده باشد اگر نتوانیم خودمان را بپذیریم و با او زندگی کنیم.
 
گوشه اتاق خزیدم و در را به روی همه آدم‌هایی بستم که حالا ممکن است من به آن‌ها آسیب برسانم. این تنهایی مصلحتی و اجباری مرز حضور آدم‌هایی بود که برایم عزیز بودند. یکی از بزنگاه‌هایی که علایق آدم‌ها را از آن‌ها دور می‌کند، نه نزدیک! علاقه هم از آن کلمات دست مالی شده دنیای ما آدم هاست که کمی سنجش عیارش سخت شده است. این با خودبودن فرصتی است تا دستی به سروروی آن‌ها هم بکشم و سره‌ها را از ناسره‌ها جدا کنم!
 
تنهایم، به دور از همه آن چیز‌هایی که من را پیش از این تعریف کرده است؛ کار، خانواده، آدم ها، محیط‌ها و هرچه پیش از این می‌توانست بخشی از من باشد. تنها خودم هستم و انعکاس افکاری که مدام روی در و دیوار اتاق کمانه می‌کند و با شتاب بیشتر مغزم را سوراخ می‌کند.
 
این تنهاماندن اجباری با خودم لازم بود. باید می‌فهمیدم آدم از خودش نمی‌تواند فرار کند. یک روز‌هایی می‌آید که خودت می‌مانی و خودت. باید می‌فهمیدم وقت‌هایی هست که هیچ کس نمی‌تواند کنارت باشد و تو باید خودت را تحمل کنی و با آن کنار بیایی. آدم اگر با خودش حساب درستی نداشته باشد و مدام از خودش بخواهد به مسکن‌های موقت پناه ببرد، روزگار برایش سخت می‌گذرد. آدم یک جایی، یک روزی با خودش تنها می‌ماند و آن وقت تازه می‌فهمد با خودش چند چند است!
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->